به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شورای نگهبان، حسین شریعتمداری نماینده ولی فقیه در مؤسسه کیهان و مدیر مسئول روزنامه کیهان، در یادداشتی اختصاصی به مناسبت ۲۶ تیر سالروز تأسیس شورای نگهبان، به جایگاه و نقش این شورا در مقایسه با نهادهای متناظر در کشورهای دیگر پرداخت.
متن کامل این یادداشت به شرح ذیل است:
۱ تأسیس و تشکیل یک نظام حکومتی، تمام کار نیست. نظام حکومتی بعد از تأسیس به حفاظت و حراست نیاز دارد. چراکه اگر در ساختار نظام هیچ نهاد و مرکزی برای حفظ اصول و مبانی نظام وجود نداشته باشد، کمترین امیدی به بقای آن نیست. حتی تصور اینکه در یک نظام حکومتی هیچ نهاد و مرکزی برای نظارت بر مفاد قوانین، صلاحیت مسئولان و انطباق قانون با مبانی مورد قبول نظام، وجود نداشته باشد، نه فقط تعجب آور است، بلکه احمقانه نیز هست. فرض کنید که مسئولان نظام کسانی باشند که به نظام اعتقادی ندارند! و یا قوانینی که در قوه مقننه وضع میشود با مبانی و اصول نظام همخوانی نداشته و با آن در تعارض باشد! بدیهی است که یک نظام حکومتی با این مختصات کمترین زمینهای برای تداوم و بقا نخواهد داشت. شورای نگهبان در جمهوری اسلامی ایران برای تأمین این نیاز ضروری و حیاتی پیش بینی شده و در قانون اساسی گنجانده شده
است .۲ وجود یک مرکز و نهاد با مسئولیت حفاظت از اصول و مبانی یک نظام حکومتی منحصر به ایران اسلامی و شورای نگهبان نیست بلکه در ساختار تمام نظامهای حکومتی دنیا (غیر از نظامهای قبیلهای یا حکومتهایی که با دیکتاتوری مطلق اداره میشوند، نظیر عربستان و امارات) مرکز و یا نهادی شبیه شورای نگهبان وجود دارد که وظیفه آن مراقبت بر وضع قوانین و تائید یا رد صلاحیت کسانی است که به مسئولیتهای کلیدی نظیر ریاست جمهوری، نخست وزیری، وزارت، نمایندگی مجلس و … گُمارده میشوند. این نهاد در برخی از کشورها با عنوان «دادگاه قانون اساسی» در ساختار نظام گنجانده شده و از عالیترین رتبه حکومتی برخوردار است و از این روی «دادگاه عالی» نامیده میشوند. حوزهٔ اصلی اختیارات این دادگاهها نظارت بر قوانین مصوبه و بررسی سازگاری یا ناسازگاری آنها با قانون اساسی است. در این وجیزه به دیوان عالی قانون اساسی در آمریکا اشارهای گذرا داریم. این بررسی اجمالی به وضوح نشان میدهد که شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با سایر موارد مشابه مترقیترین، علمی ترین و مردمیترین آنهاست. بخوانید!
۳ دیوان عالی قانون اساسی در آمریکا (سوپریکورترت Supreme Court of the United States ) نامیده میشود و در هرقضائی یی آمریکا از بالاترین جایگاه برخوردار است.
سوپریم کورت از ۹ قاضی تشکیل شده است. قضات دیوان عالی از سوی رئیس جمهور آمریکا و با رأی اعتماد مجلس سنا منصوب میشوند. مأموریت و مسئولیت قضات دیوان عالی مادام العمر است و هیچ مقامی حتی رئیس جمهور، سنا، مجلس نمایندگان و کنگره حق عزل آنها را ندارند (مقایسه کنید با انتصاب فقها و انتخاب ۶ حقوقدان شورای نگهبان).
دیوان عالی آمریکا، تنها مرجع تفسیر قانون اساسی است (همان وظیفهای که شورای نگهبان بر عهده دارد و رسانهها و محافل غربی و پادوهای داخلی آنها علی الدوام علیه آن تبلیغ کرده و دست به شانتاژ میزنند).
مأموریت دیگر سوپریم کورت نظارت بر مصوبات کنگره، مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکاست و چنانچه قوانین تصویب شده با قانون اساسی آمریکا مغایرت داشته باشد به دستور سوپریم کورت از درجه اعتبار ساقط میشود. (باز هم مقایسه کنید با تبلیغات پر حجم دشمنان علیه همین مأموریت شورای نگهبان).
دیوان عالی قانون اساسی آمریکا بالاترین مرجع تصمیم گیری در حوزه مأموریتها و وظایف خود است و هیچ مقامی حق عدول و سرپیچی از تصمیمات آن را ندارد.
اعضای سوپریم کورت براساس سلیقه و نظر خود تصمیم میگیرند و موظف به انطباق تصمیمات خود با هیچ قانون و دستورالعملی نیستند! (مقایسه کنید با تصمیمات شورای نگهبان که باید برای هریک از این تصمیمها توجیه و توضیح قانونی داشته باشد و مغایرت فلان مصوبه با قوانین اسلامی و یا قانون اساسی را اعلام کند).
اعضای دیوان عالی آمریکا در مقابل هیچ مرجع و کانون دیگری پاسخگو نیستند (بازهم مقایسه کنید با شورای نگهبان خودمان) به عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ آمریکا علی رغم آنکه تعداد آرا «الگور» از جرج بوش بیشتر بود، سوپریم کورت جرج دبلیو بوش (بوش پسر) را برنده انتخابات اعلام کرد و آب هم از آب تکان نخورد!
۴ اگرچه همه مأموریتهای شورای نگهبان ضرورت بنیادین دارند ولی در میان وظایف و مأموریتی که در قانون اساسی برای شورای نگهبان تعریف شده است، دو مأموریت از بیشترین اهمیت برخوردار بوده و در حفظ و حراست از موجودیت نظام نقش سرنوشت ساز و تعیین کننده دارند. اول؛ نظارت بر قوانین و مصوبات به منظور عدم مغایرت آنها با قانون اساسی و احکام شرعی و دوم؛ بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مجلسی خبرگان رهبری.
شورای نگهبان با انجام این دو مأموریت، راه ورود عناصر و عوامل ناهمخوان با مبانی اصلی نظام به کانونها و مراکز تصمیم ساز و سیاست پرداز جمهوری اسلامی سد میکند و این به تنهایی تضمین کننده حفظ، تداوم و بقای نظام است و منحصر به شورای نگهبان در جمهوری اسلامی ایران نیز نمیباشد بلکه در تمام نظامها و سیستمهای حکومتی به عنوان یک اصل بدیهی و غیر قابل خدشه تعریف شده و انجام میپذیرد. بدیهی از این روی که سپردن مسئولیتهای کلیدی یک نظام حکومتی به کسانی که (به هر علت) با مبانی نظام زاویه دارند و یا به دلایل دیگری صلاحیتهای لازم برای تصدی آن مسئولیت را ندارند، زمینه سازی برای فروپاشی و سقوط نظام است و چنانچه از روی عمد باشد، «خیانت» و در غیر این صورت «حماقت» است و حالت و احتمال سومی در میان نیست.
۵ شورای نگهبان یکی از مردمیترین نهادها در ساختار جمهوری اسلامی است. چرا؟! بخوانید!
اول آنکه از موجودیت جمهوری اسلامی ایران که امانت مردم است حفاظت میکند و دوم اینکه با بررسی و تائید یا رد صلاحیت نامزدها به مردم در انتخاب گزینه مطلوب و پرهیز از حضور افراد نامطلوب و فاقد صلاحیت در مراکز کلیدی نظام کمک میکند.
توضیح آنکه شناخت هویت نامزدها برای همه مردم امکان پذیر نیست چرا که به اطلاعات لازم برای پی بردن به هویت آنها دسترسی ندارند و از سوی دیگر این اطلاعات نمیتواند و نباید به صورت علنی اعلام شود، زیرا پای آبروی نامزدها در میان است و از جمله آنکه ممکن است فلان نامزد صلاحیت لازم برای کاندیداتوری ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و یا مجلس خبرگان را نداشته باشد ولی در همان حال برای تصدی برخی از مسئولیتهای دیگر مناسب باشد و یا فلان نامزد نقطه نامطلوبی در کارنامه خود داشته باشد که اعلام آن بازی با آبرو و حیثیت وی تلقی شود. خُب چاره چیست؟
در این نقطه است که شورای نگهبان به عنوان نهادی متشکل از اعضای مؤمن، آگاه و با تقوی به کمک مردم میشتابد. اطلاعات لازم درخصوص نامزدها را از مراجع ذیربط دریافت میکند و با بررسیهای میدانی که توسط ناظران گزینش شده شورا انجام میپذیرد، اطلاعات بیشتری به دست میآورد. مجموعه این اطلاعات بعد از بر رسی و راستی آزمایی به تائید و یا ردصلاحیت نامزد مربوطه منجر میشود.
حالا دیگر مردم در صلاحیت نامزدهای معرفی شده تردیدی ندارند و تنها سلیقههای متفاوت سیاسی در انتخاب این یا آن نامزد نقش دارد. همین جا باید به این نکته عالمانه از قول حضرت آقا اشاره کرد که می فرمودهاند: «سهوها و نسیانها و خطاها در همه امور، متصور است و از همه کس قابل صدور است، آنها بحث دیگری است؛ اما پیکره نظام، انطباقش با اسلام، انطباقش با موازین اسلامی و با قانون اساسی، مرهون حضور و دقت شورای نگهبان است و کار بسیار بزرگی است».
۶- گفته میشود و دور از انتظار هم نیست که ۷۰ درصد کسانی که به هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در قید حیات بودهاند، از دنیا رفتهاند و بر این اساس ادعا میکنند که رفراندوم تعیین نوع حکومت از استواری و اتقان قبلی برخوردار نیست! در این خصوص گفتنیها بسیار است ولی در این وجیزه به چند نکته کوتاه و مستند اشاره میشود:
الف. حضور چند ده میلیونی مردم در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و نمونهها مشابه دیگر، به وضوح حکایت از آن دارد که اگر هم مردم به برخی از عملکردها انتقاد داشته باشند که طبیعی نیز هست ولی به اصل نظام کاملاً وفادار هستند.
ب. در تشییع پیکر مطهر سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی، چند ده میلیون از مردم ایران اسلامی در سراسر کشور حضور یافته بودند و اگر قرار بود به درخواست همه شهرها برای تشییع جداگانه پیکر وطهر آن شهید بزرگوار پاسخ مثبت داده شود، چه بسا که تدفین آن عزیز به چند ماه بعد از شهادتش موکول میشد. حاج قاسم نماد انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و اعتقاد راسخ به امام را حل و خلف حاضر ایشان بود.
ج. طی چند ماه اخیر سرود «سلام فرمانده» که با توجه به لطافت آهنگین و صلابت آهنین آن به جرأت میتوان گفت که برگه هویت انقلاب اسلامی و شناسنامه ملتهای مسلمان است، با سرعتی فراتر از تصور و با شتابی معجزهگون، نه فقط سراسر ایران اسلامی را فرا گرفته، بلکه مرزهای جغرافیایی را نیز پشت سر گذاشته و هرجا مسلمانی هست و در هر منطقهای که مسلماننشین است، دلها را به تسخیر درآورده است. این استقبال بی نظیر (و نه کم نظیر) به چه معنی است؟!
د. و … دهها نمونه غیرقابل انکار دیگر از گسترش روز افزون الگوی جمهوری اسلامی ایران که شرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ است و به درازا میکشد. شورای نگهبان از این امانت گرانقدر مردم ایران و به بیان جامعتر از این امانت گرانبهای جهان اسلام و همه ملتهای مسلمان حفاظت میکند.
۷- حالا و بعد از شرحی که درباره شورای نگهبان و جایگاه سرنوشت ساز آن از نظرتان گذشت، وقت آن است که از میان دهها نظری که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب درباره شورای نگهبان بیان کردهاند به دو جمله از این دو بزرگوار نگاهی بیندازید.
* «و ظیفه شورای نگهبان حفظ نظام جمهوری اسلامی است که با آن هیچ حکم و امری مزاحمت نمیکند» (امام خمینی (ره)).
* «بود و نبود شورای نگهبان به معنای بود و نبود نظام جمهوری اسلامی است؛ در این هیچ تردیدی نباید بکنید». (رهبر معظم انقلاب).
این دیدگاه درباره شورای نگهبان را با دیدگاهی که به حکمت درباره جایگاه سپاه مطرح شده است مقایسه کنید. چه شباهت عجیبی دارند …. «اگر سپاه نبود، کشور هم نبود» و «بود و نبود شورای نگهبان به معنای بود و نبود نظام جمهوری اسلامی است».
نظر شما